سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در پی دانش است، بهشت در پی اوست و آنکه در پی نافرمانی است، دوزخ در پی اوست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
تخته سیاه
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اصلاح طلبی: خوب یا بد؟

اگر کوچکترین آشنایی با مطالب دینی داشته باشیبم ، به راحتی  دو نوع اصلاح را می توانیم در متنون دینی رد گیری کنیم.


اصلاح نوع اول:


  امام حسین علیه السلام در باره فلسفه قیامش فرمود :

اللّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ ما کانَ مِنّا تَنافُسًا فی  سُلْطان وَ لاَ الِْتماسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَ لکِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِکَ وَ نُظْهِرَ الاْصْلاحَ فی  بِلادِکَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِکَ وَ یُعْمَلَ بِفَرائِضِکَ وَ سُنَنِکَ وَ أَحْکامِکَ.

بار خدایا! تو می دانی  که آنچه از ما اظهار شده بری  رقابت در قدرت و دستیابی  به کالی  دنیا نیست; بلکه هدف ما این است که نشانه هی  دینت را به جای  خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیّت یابند و به واجبات و سنّتها و دستورهای  دینت عمل شود.

 

و فرمود:

إِنّی  لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَ لا بَطَرًا وَ لا مُفْسِدًا وَ لا ظالِمًا وَ إِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْصلاحِ فی  أُمَّةِ جَدّی (صلی  الله علیه وآله وسلم) أُریدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْروفِ وَ أَنْهی  عَنِ المُنْکَرِ وَ أَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی  وَ أَبی  عَلِی  بْنِ أَبیطالب.»:

من از روی  خودخواهی  و خوشگذرانی  و یا بری  فساد و ستمگری  قیام نکردم، بلکه قیام من برای  اصلاح در امّت جدّم می باشد، می خواهم امر به معروف و نهی  از منکر کنم و به سیره و روش جدّم و پدرم علی  بن ابیطالب عمل کنم.

 

اصلاح نوع دوم:

قرآن کریم در سوره بقره آیات 10 و 11 می فرماید:

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مصْلِحُونَ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکِن لاَّ یَشْعُرُونَ

و چون به آنان گفته شود: «در زمین فساد مکنید»، مى‏گویند: «ما خود اصلاحگریم».بهوش باشید که آنان فسادگرانند، لیکن نمى‏فهمند.

 

از مطالب فوق به خوبی دریافت می شود که:

  1. « اصلاح طلبی » همیشه بهانه ای در دست مفسدان بوده تا با این حربه در برابر انبیاء و پیروان آنها موضغ بگیرند و به مخالفت برخیزند. این « اصلاح طلبی » فقط سوء استفاده از نام است و حقیقت آن چیزی جز « فساد » نیست گرچه خودشان این را نفهمند! مشخصه این خط ( خط سوء استفاده از عنوان اصلاح طلبی ) ، مخالفت با انبیاء و سنن آنها و تعالیم دین الهی است.

  2. « اصلاح طلبی » به معنای حقیقی آن ، روش امامان معصوم علیه السلام است که همان راه انبیاء را ادامه می داده اند و مشخصه این راه ، جهاد با استکبار و طاغوت زمان و نثار خون خود و عزیزان و یاران خود در این راه بوده است.

 

نتیجه نهایی:

تاریخ ، همواره شاهد سوء استفاده افراد و جریانهای مفسد از نام ها و عناوین نیک بوده است. فرعون ها ، نمرودها ، سامری ها ، یزیدیان ، همه و همه اعمال مفسده انگیز خود را با تمسک به نام ها و عناوین زیبا و مردم پسند انجام می داده اند. در زمان ما نیز شیطان بزرگ ، آمریکای جنایتکار  ، در حالی مدعی پرچم داری دفاع از حقوق بشر است ، که هم خود دارای سابقه نجاوز نظامی به کشورهای دیگر است و هم در برابر تهاجمات نظامی و کودک کشی رژیم صهیونیستی در فلسطین و عربستان در یمن ، سکوت پیشه کرده و در پشت پرده آنها را یاری می دهد.

براستی آیا کسی از مفسدان تاریخ بوده است که اعمال خود را با واژه « فساد ، غارت ، و ... » نامیده باشد؟!

برای شناختن جریان اصلاح طلبی حقیقی از اصلاح طلبی مورد سوء استفاده ، تنها یک راه وجود دارد: استفاده از شاخص شرع و دین.

باید دید هر جریان و شخصی که مدعی اصلاح طلبی است ، آیا در راستای پیاده کردن احکام الهی ( مثل حجاب ، امر به معروف و نهی از منکر ، استکبار ستیزی ، برپایی نماز و اهمیت دادن به آن و ... ) حرکت می کند یا در جهت تضعیف آن ( و لو با بهانه های و عناوین ظاهرا فریبنده )؟ آیا اقدامات آن موجب تقویت دین در جامعه و ظهور آن می شود یا خیر؟


ابهام ، ابزار سوء استفاده مفسدان

البته ، همانند سوء استفاده از نام نیک " اصلاح طلبی " ، در طول تاریخ از نام نیک "دین" هم سوء استفاده می شده است. مانند قرآن بر سر نیزه کردن سپاهیان معاویه. لذا ما نمیگوییم هر کس نام دین را ببرد حتما آدم خوبی است و کارش درست است! اما چون دین ، دارای شاخصه های بسیار روشن و واضحی است که در قرآن و احادیث و سیره ائمه علیهم السلام  و کتب علمای بزرگ تبیین گردیده است لذا به آسانی میتوان  موارد سوء استفاده از آن را شناخت. به همین خاطر ، مفسدین ، برای توجیه اعمال فساد خود بیشتر سراغ نام ها و عناوین نیکی می روند که  دارای ابهام باشند و "شاخصه" های روشن و واضحی برای سنجش آن در دسترس نباشد . مثلاً جریان یا کسی که مدعی اصلاح طلبی است ، با چه شاخصه هایی می توان عملکرد او را سنجید و " اصلاح طلبی " یا " آزادی" را مورد سنجش قرار داد و  اصلاح قیقی را از اصلاح غیر حقیقی ( فساد ) و آزادی حقیقی را از آزادی غیر حقیقی تفکیک کرد؟ با سخنان فلان گوینده یا نویسنده؟ که هم بشر و جائز الخطاء است و  در طول زمان ممکن است نظر خودش تغییر کند و هم صد گوینده و نویسنده دیگر وجود دارند که حرفهای او را رد و نظریات متفاوتی داده اند؟

 

سئوال: اصلاحات مورد نظر رهبران جریان سیاسی اصلاح طلبی در ایران ، کدام نوع فوق است؟ تقویت دین یا تضعیف آن؟

ببینید:

اصلاح طلبی



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( جمعه 94/5/2 :: ساعت 12:47 عصر )
»» مسافرت بزرگ

مسافری که قصد رسیدن به مقصدی دارد ، اگر چند قدم به طرف جلو ( مقصد ) گام بردارد و چند قدم به طرف عقب برگردد ، آیا به مقصد خواهد رسید؟

این ، حال ماست. عبادتهای ما ، گامهای ما به سمت جلو هستند. مقصد حرکت همه ما هم " خدا و بهشت او " است. در این میان ، گناهان ما ، قدمهای ما به سمت عقب هستند. عبادت ، هنگامی موثر است که گناه نکنیم ؛ هر گناهی ، اثر قسمتی از عبادات ما را خنثی خواهد کرد.

 

البته ، این به آن معنی نیست که با وجود گناه کردن ، نباید عبادت انجام دهیم! بلکه به این معنی است که عبادات خود را به وسیله گناه ، از بین نبریم.

 

امام علی (ع) می فرماید: اجتناب السیئات اولی من اکتساب الحسنات. یعنی: خودداری از انجام کارهای بد ( گناه ) ، مهمتر از انجام کارهای نیک است.

پیامبر گرامی اسلام (ص) می فرماید: به دنبال هر کار بدی ، کار نیکی انجام بده تا اثر آن را محو کند.

قرآن کریم نیز می فرماید: إن الحسنات یدهبن السیئات. یعنی: بدرستیکه کارهای نیک ، کارهای بد را از بین می برد. (منظور از "کارهای نیک" در این جا ، خصوصاً "نماز" است. زیرا نماز ، برجسته ترین مصداق و نمونه کار نیک است).

 

جهت اطلاع بیشتر در مورد این بحث ، به لینکهای زیر مراجعه نمایید:

 

http://www.ghadeer.org/Book/113/18422

و:

http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=934&articleID=436027



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( جمعه 94/4/19 :: ساعت 10:22 صبح )
»» وای اگر دست کجی ، پا به نجف باز کند

خبر، آمیخته با بغض گلوگیر شده‌ست
سیل دلشوره و آشوب، سرازیر شده‌ست
سرِ دین، طعمه‌ی سرنیزه‌ی تکفیر شده‌ست

 

هر که در مدح علی(ع) شعر جدید آورده‌ست
گویی از معرکه‌ها نعش شهید آورده‌ست

 

روضه‌ی مشک رسیده‌‌ست به بی‌آبی‌ها
خون حق می‌چکد از ابروی محرابی‌ها
باز هم حرمله... سرجوخه‌ی وهابی‌ها

 

کوچه پس‌کوچه‌ی آینده، به خون تر شده است
باز بوزینه‌ی کابوس، به منبر شده‌ است

 

خط و ربط عرب ای کاش که کاشی گردند
تا حرم، همسفر «قافله‌باشی» گردند
لاشه‌خواران سقیفه، متلاشی گردند

 

می‌زند قهقهه، «القارعه» بر خامی‌شان
خون دین می‌چکد از «دولت اسلامی»شان

 

بنویسید: تب ناخلفی‌ها ممنوع!
هدف آزاد شده، بی‌هدفی‌ها ممنوع!
در دل «عرش»، ورود سلفی‌ها ممنوع!

 

«عرش» یک روضه‌ی فاش است که داغ و گیراست
«عرش»… گفتیم که نام دگرِ سامرّاست

 

شرق، در فتنه‌ی اصحاب شمال افتاده‌ست
بر رخ غرب، از این حادثه خال افتاده‌ست
وا شده مشت و از این چفیه، عقال افتاده‌ست!

 

گویی از هرچه که زشتی‌ست، کفی هم کافی‌ست!
جهت خشم خدا، یک سلفی هم کافی‌ست!

 

تا «بهار عربی» روی علف باز کند
جبهه در شام و عراق از سه طرف باز کند
وای اگر دست کجی پا به «نجف» باز کند!

 

عاشق شیرخدا، وارث شمشیر خداست
سینه‌ی «سنی و شیعه» سپر شیر خداست

 

لختِ خونِ جگر ماست به روی لبشان
کوره‌ی دوزخیان، گوشه‌نشین تبشان
لهجه‌ی عبری و لحن عربی، مکتب‌شان

 

«نیل» را تا به «فرات»، آنچه که بود، آتش زد
شک مکن؟ ما همه را «مکر یهود» آتش زد

 

بی‌جگرها جگر حمزه به دندان گیرند
انتقام اُحُد و بدر ز طفلان گیرند
چه تقاص‌ ز لب قاری قرآن گیرند

 

بیشتر زان که از این قوم، بدی می‌جوشد
از زمین غیرت «حجربن عدی» می‌جوشد!

 

گره، انگار نه انگار به کار افتاده
سایه‌ی سرکش ما گردنِ دار افتاده
چشم بی‌غیرت اگر سمت «مزار» افتاده

 

صاعقه در نفسِ ابری خود کاشته‌ایم
به سر هر مژه‌ای یک قمه برداشته‌ایم

 

سنگ تکفیر به آئینه‌ی مذهب؟ هیهات!
ذوالفقار علی و رحم به مرحب؟ هیهات!
دست خولی طرف معجر زینب؟ هیهات!

 

ما نمک خورده‌ی عشقیم، به زینب سوگند
پاسبانان دمشقیم، به زینب سوگند

 

داس تکفیر، گل از ریشه بچیند؟ هرگز!
کفر بر سینه‌ی توحید نشیند؟ هرگز!
مرتضی همسر خود کشته ببیند؟ هرگز!

 

پایتان گر طرف «کرب و بلا» باز شود
آخرین جنگ جهانیِ حق آغاز شود

 

خوش‌خیالی است مرامی که اجاقش کور است
مفتیِ نفتیِ این حرمله‌گان، مزدور است
قصه حنجره و تیرِ سه‌پر مشهور است

 

خار در چشم سعودی شده «بیداریِ ما»
باز کابوس یهودی شده «بیداریِ ما»

 

رگ «بیداریِ ما» شد شریانی که زدند
بشنوی (بر دُهُل «جنگ جهانی» که زدند)
پاسخ شیعه به هر زخم زبانی که زدند

 

بذر غیرت، سر خاک شهدا می‌کاریم
پاسخ شیعه همین است که «صاحب داریم»

 

 

شاعر: احمد بابایی ( قرائت در محضر مبارک رهبر انقلاب )

منبع: http://www.askdin.com/thread3422-425.html#post703551

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( چهارشنبه 94/4/17 :: ساعت 11:20 صبح )
»» در مدح امیر المؤمنین

مولای ما نمونه دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است


وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است


سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی ، در دیگر نداشته است

طوری ز چارچوب ، در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است


یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِییل واژه بهتر نداشته است


چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است

این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است

 

( شاعر: سیّد حمید رضا برقعی - قرائت در محضر مبارک رهبر انقلاب)

 

منبع: http://www.askdin.com/thread3422-425.html#post703551

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( چهارشنبه 94/4/17 :: ساعت 11:12 صبح )
»» بدترین و بهترین مردم شهر

در یک میهمانی خانوادگی ، عمویم این داستان را که سالها پیش از یک روحانی شنیده بود تعریف کرد:

روزی پیامبری از خدا خواست که بدترین مردم شهر را به او نشان دهد. وحی آمد که فردا صبح زود برو کنار دروازه شهر. اولین نفری که از شهر خارج می شود ، بدترین مردم شهر است.
آن پیامبر صبح زود نزدیک دروازه شهر رفت. دید اولین کسی که از شهر خارج شد ، پیرمردی بود که همراه فرزندش بر الاغی سوار بودند...

 

پیامبر دوباره از خد ا درخواست کرد که خدایا! بهترین مردم شهر را به من نشان بده.

وحی آمد که شب نزدیک دروازه شهر برو. آخرین نفری که وارد شهر می شود ، بهترین مردم است. آن پیامبر شب کنار دروازه شهر رفت و دید آخرین نفری که وارد شهر شد ، همان پیرمرد و بچه اش بودند که صبح دیده بود!

 

پیامبر از خدا سئوال کرد: چگونه این شخص ، صبح ، بدترین مردم بود ولی شب ، بهترین مردم شد؟ وحی آمد: برو از او بپرس که صبح که از شهر بیرون می رفتید با بچه ات درباره چی صحبت می کردید؟ پیامبر رفت و همین سئوال را از آن مرد پرسید.

 

پیرمرد گفت:

صبح  که با بچه ام داشتیم از شهر بیرون میرفتیم تا به زمین کشاورزی مان برویم و غله های خودمان را درو کنیم ، فرزندم پرسید:

پدر! غله های ما چقدر است؟

گفتم: فلان مقدار.

فرزندم گفت: کسی هست که بیشتر از ما غله داشته باشد؟

گفتم: آری ، غله های فلانی ، فلان مقدار است.

فرزندم گفت: کسی هست که بیشتر از او غله داشته باشد؟

گفتم: آری ، بهمانی فلان مقدار غله دارد...

هی من میگفتم و هی پسرم می پرسید بیشتر از آن هم هست؟ هر چه از ثروتمندان شهر را می دانستم نام بردم.

باز پسرم پرسید: بیشتر از این مقدار ، هم چیزی هست؟

گفتم: آری! گناهان پدرت از اینها بیشتر است.

پسرم دوباره پرسید: چیزی هست که از گناهان تو هم بیشتر باشد؟

گفتم: آری! رحمت و بخشش خدا از گناهات پدرت هم بیشتر است.

 

( چون پیرمرد ، گناهان خودش را زیادتر از همه چیز دانست ، و رحمت خدا را از گناهان خودش هم بیشتر دانست ، خداوند او را بخشید و او به سبب همین کلام ، بهترین مردم شهر شد).



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( سه شنبه 94/4/16 :: ساعت 11:48 عصر )
»» حاج آقا درمانی!

 

حاج آقا آروم و با لبخند بهش گفت: سلام پسرم!

جوون یه نگاه حق به جانب و تلخ بهش انداخت و گفت: سلام ... و سرش رو برگردوند
سلامش بوی خداحافظی میداد و داد میزد که ساکت

حاج آقا هم دیگه چیزی نگفت ...

... هواپیما حرکت کرد و بعد از چند دقیقه مهماندار اعلام کرد که از آسمان ایران خارج شدیم

اما انگار این خبر برای بعضی ها حکم آزادی از زندان رو داشت.

کم کم عده ای روسری ها رو در آوردند
عده ای هم جای مانتوهاشون رو به لباسای کوتاه و راحتی دادند.
عده ای هم از نگاهشون میشد فهمید که اگه حاج آقا نبود ، بدشون نمی اومد یه تغییراتی توی ظاهرشون ایجاد بشه

حاج اقا سرش رو انداخت پایین و شروع کرد به ذکر گفتن

همه چی آروم بود تا اینکه هواپیما به لندن رسید
فرودگاه دیده میشد و خلبان اعلام کرد: تا لحظاتی دیگه فرود میایم

اما انگار مشکلی پیش اومده بود... هواپیما چند بار توی آسمون لندن چرخید و فرود نیومد
کم کم همه نگران شدند و همهمه ها بلند شد
تا اینکه خلبان اعلام کرد: چرخای هواپیما باز نمیشه

واویلا شده بود .... بعضی ها نزدیک بود از ترس سکته کنن
عده ای روسری هاشون رو سرشون کردند و اومدند پیش حاج آقا!

- حاج آقا تو رو خدا دعا کن ...
- حاج آقا من خیلی گناه کردم ، چیکار کنم خدا منو می بخشه؟

- حاج آقا نماز هایی که نخوندیم ، روزه هایی که نگرفتیم چی میشه؟ بدبخت شدیم ...
- حاج اقا یه ذکر بگو که همه تکرار کنیم و خدا به دادمون برسه

- حاج آقا تو پیش خدا آبرو داری ، بهش بگو غلط کردیم ، دیگه گناه نمی کنیم...
حاج آقا بهشون گفت: آروم باشین ... خدا بزرگه ... دعا کنین

حجابا برگشته بود سر جای اولش ... حتی از اولش هم بهتر ... خیلی بهتر
دیگه جای موسیقی ، صدای دعا و صلواتشون بلند شده بود ...

تا اینکه چند دقیقه بعد خلبان گفت: مشکل حل شده و داریم فرود میایم

اما فرود اومدن هواپیما همانا و فرود اومدن حجابها همان
باز مانتوها در اومد ... آرایش ها تنظیم شد
باز خدا رفت توی طاقچه برای روز مبادا...

دیگه کسی به فکر گناهاش نبود... دیگه بدهی هاش یادش نبود و...

حاج آقا با دیدن این صحنه ها آهی کشید و آیه 8 سوره زمر رو زمزمه کرد که خدا می فرماید:

"چون به آدمی گزندی برسد ، به پروردگارش روی می آورد و او را می خواند، آنگاه چون خدا به او نعمتی بخشید ، همه آن دعاها را که پیش از این کرده بود از یاد می برد و برای خدا همتایانی قرار می دهد تا خود و دیگران را از طریق او گمراه کنند. بگو : اندکی از کفرت بهره مند شو ، که تو از دوزخیان خواهی بود..."
 
 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( یکشنبه 94/4/14 :: ساعت 9:32 عصر )
»» حفظ عاطفه و تفاهم در زندگی همسران

...افراد سالمندی  که سردی و گرمی روزگارو چشیدن، قبل از این که بارون بباره، سری به پشت بوم می زنن و با جارو کردن خس و خاشاک، مسیر آبو باز می کنن و درزای پشت بومو می‌بندن تا نکنه از این درزا آب نفوذ کنه و زندگی رو خیس کنه. ما هم باید مراقب باشیم. باید قبل از این که هوای زندگی پاییزی و زمستونی بشه حواسمونو جمع کنیم که مبادا از درزای عاطفی، آب مهر غریبه‌ای وارد دل یکی از همسرا بشه. خس و خاشاکای مسیر عشق تون رو، صبج به صبح، جارو کنین، اشغالای ناسازگاری رو شب به شب توکیسه سازش بریزن و درزای تفاهمتان رو با قیر بخشش و گذشت پرکنین. نذارین قطرات کدورت به تدریح از این سوراخای اختلاف وارد خونه قلبتون بشن و گرنه زندگیتون رو ویرون می‌کنن....

منبع: ماهنامه خانه خوبان، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ش25

 

فایل صوتی شماره 1: دانلود

فایل صوتی شماره 2: دانلود

منبع فایلها: http://www.askdin.com/thread26525.html

و:

http://www.askdin.com/thread49971.html



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( جمعه 94/4/12 :: ساعت 1:31 صبح )
»» محوریت صبر در زندگی

گاهی برخی مفاهیم ، چنان جایگاه بلندی دارند که می توان "زندگی" و جنبه های مختلف آن را بر اساس همان مفهوم ، تعریف و ترسیم نمود.

یکی از این مفاهیم ، مفهوم "صبر" است.

بر اساس این مفهوم ، برخی از ابعاد مهم زندگی به این صورت قابل تعریف است:

 

صبوری با خانواده ، " عشق " است.

صبوری با دیگران ، " احترام " است.

صبوری با خود ، " اعتماد به نفس " است.

صبوری در راه خدا ، " ایمان " است.

و ...

صبر



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( سه شنبه 94/4/9 :: ساعت 12:21 صبح )
»» خطر تحریف شخصیت امام

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( جمعه 94/3/15 :: ساعت 11:44 صبح )
»» آیات تکان دهنده در آستانه سن چهل سالگی ام

این روزها ، یعنی سیزدهم و چهاردهم خرداد ، و  یکی دو روز مانده به ورودم به سن چهل سالگی ، آیات زیر را ظاهرا تصادفی از صدا و سیما شنیدم اما به شدت برایم تکان دهنده بود ، احساس می کردم مخاطب خاص آیات هستم...

 

 أَ لَمْ  أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّمُبِینٌ. وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ.

(سوره یس - آیات 61 - 60)

وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ.

(سوره انفال - آیه 24 )

 مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ.

( سوره نوح - آیه 4)

وَ جَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ

( سوره انفال - آیه 72) 

قرآن کریم



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » میرزا ( پنج شنبه 94/3/14 :: ساعت 11:54 صبح )
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

111
لزوم بصیرت و روشنگری
فرمول گرفتاری ها و مشکلات و راه حل آنها
اهمیت خوش بینی
ما هم از دینداری شما تعجب می کنیم!!
سیا ، اسکار ، و اسکار سیاسی
شرایط دریافت کمک الهی در مشکلات
تنها کاری که باید در زندگی بکنیم
برخی توصیهها و دستورالعملها از علامه قاضی
نقشه خانواده (راه و روش رفتار با همسر)
زندگی جدید (2)
جملات حکیمانه درباره کار و تلاش
یا جواد الائمه
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 12
>> بازدید دیروز: 36
>> مجموع بازدیدها: 365141
» درباره من

تخته سیاه
میرزا
1- اِنْ کُلُّ مَنْ فیِ‏ السَّماواتِ وَ الأرْضِ اِلاّ أتِی الرَّحْمنِ عَبداً (مریم/93 ) 2- ان تنکرونی فأنا ابن الحسن * سبط النبی المصطفی المؤتمن.

» پیوندهای روزانه

راسخون [12]
پایگاه اطلاع رسانی جهان تشیع [103]
شبکه جهانی تلویزیونی سلام [72]
کرامات حضرت اباالفضل العباس علیه السلام [142]
پخش زنده از حرم امام رضا علیه السلام [87]
بانک فیلم و صوت مذهبی (با قطعات ویژه برای موبایل) [138]
مشاوره آنلاین [117]
سئوال از نهاد نمایندگی ولی فقیه در دانشگاهها [20]
شبکه اطلاع رسانی امام حسین علیه السلام [111]
پخش زنده از کربلا ( حرم امام حسین علیه السلام ) [158]
یادداشتهای شخصی احمدی نژاد [111]
صبح ( سایت شهید ) [114]
روایت شهدا [89]
نشریه الکترونیکی پرسمان [91]
صالحین [76]
[آرشیو(21)]

» آرشیو مطالب
نوشته های پیشین
تابستان 1387
بهار 1387
زمستان 1386
پاییز 1387
تابستان 1388
زمستان 88
پاییز 88
بهار 89
تابستان 89
پاییز 89
زمستان 89
بهار 90
پاییز 90
زمستان 90
بهار 91
تابستان 91
پاییز 91
زمستان 91
بهار 94
تابستان 94
پاییز 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
قطره و دریا
عاشق آسمونی
همفکری
قائــــم
شین مثل شعور
شعله ی آواز
بانوی دشت رویا
دلتنگ...
رو به آسمان
پرورش دینی
جمله های طلایی و مطالب گوناگون
پیاده تا عرش
شبکه اطلاع رسانی آموزه ( اخلاق و عرفان ) AMOOZEH.IR
اجتماعی
منتظرظهور
بوستـــــان ادب و عـرفــان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید
دل نوشته های علمی پژوهشی تجربی
لنگه کفش
دل نوشته های یک دختر شهید
کلبه درویشی
سرای اندیشه
حسن آباد جرقویه
سیب خیال
کربلایی دیگر
حجت البالغه
هواداران همای پرواز
PARANDEYE 3 PA
حضرت عشق جل جلاله
دریاچه ی قو
یک کلمه حرف حساب
وبلاگ حامیان ولایت
ستارگان دوکوهه
شلمچه
ستاره آسمان
کوسالان
وبلاگ پایگاه امام حسین (ع) شهرستان البرز
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
سکوت سنگ، فریاد دل
.: شهر عشق :.
مــــ هــر بـا ن
سالک
رنگارنگه
محقق دانشگاه
جرعه ای از شراب عشق
زندگی رسم خوشایندیست
برادران شهید هاشمی
ختم قرآن ، ختم صلوات --- توشه آخرت
روزنه
آواز پرجبرئیل
ولایت مداری
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
عاشقانه
سخنرانی و متن روضه های استاد مهدی توکلی
ارجان فیزیوتراپی
پری برای پریدن
گروه اینترنتی جرقه داتکو
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
تاملاقات خدا ٰ ان تقوموا لله ٰ...
احساس با تو بودن
سلوک
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله و دانلود)
سرباز سبز امام خامنه ای
ساعت به وقت کربلا
حاجی
حاج رضوان
دل نوشته های من
رئوف
لــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )
وبلاگ کفش ؟!
زورخانه باباعلی
بهترین دوست من
عشق یعنی ح ، سین ، یاء و نون
بر و بچه های ارزشی
مذهب عشق
پایگاه سایبری حجة الاسلام و المسلمین عبدالکریم عابدینی
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
آغاز راه
پنجره ای رو به باغ
عاشقانه
عــــشقـــــولـــــک
میثاق طلبگی
امیدزهرا
دوستانه
نکته هایی از قرآن
شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
دکتر علی حاجی ستوده
صراط سلوک
fazestan
علمی-فرهنکی-هنری-ورزشی
مرغ خوشخوان
زندگی آرام
فقط خدا
هیئت محبان الزهرا (س)- شهرستان اسلامشهر
بازمانده تنهای تنها
فرزندان خورشید (مقام سادات)

نورالهدی
نامه هایی از خلیج همیشه فارس
دوست
بسم الله الرحمن الرحیم
صمیمانه ...
انوار الهی
حرفهای ما دوتا
یادداشت های یک روحانی
دفترچه‏ی آبی
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
قدرت شیطان
حریم یاس
تو میتونی !! اخبار جنبش دانلود سرگرمی عکس کلیپ آهنگ اس ام اس جک
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
ققنوس شعر و عشق
اس ام اس عاشقانه
و خدایی که در این نزدیکیست
زیر آسمان خدا
مذهبی
هانیبال
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
جوکستان ، اس ام اس ، جوک ، لطیفه ، طنز ،jok+sms
یک قدم تا پشت خاکریز
ترنم بهاری
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
پنجره
مدیریت کلماتی
اخلاق و رفتار اسلامی
عصارخانه بهبهان
بزرگترین لینکستان مذهبی
دکتر علی حاجی ستوده
شاعر اهل بیت (ع) عبدالله بیگدلی
کهکشان حافظه
مــــفـــتـــــــــــــــاح
سرباز 314
وبلاگستان 8 دی
طب اسلامی و ایرانی

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان




























» موسیقی وبلاگ

» طراح قالب